آداب بی‌قراری

آداب بی‌قراری/ یعقوب یادعلی/ انتشارات نیلوفر/ ۱۷۲ صفحه

رمان “آداب بی‌قراری” نوشته‌ی یعقوب یادعلی همان رمانی‌ست که در کمال ناباوری او را به جرم توهین به قوم لر و نشر اکاذیب! به دادگاه و زندان کشاند و در پروسه‌ی نویسندگی او خلل ایجاد کرد. خود او در مصاحبه‌ای که با علیرضا غلامی (اینجا) داشته می‌گوید “بعد از آن ماجرا چند سال طول کشید تا به روال عادی برگردد.”

“آداب بی‌قراری” در سال ۸۳ به بازار آمد و همان سال برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمان سال بنیاد گلشیری شد. رمانی‌ست که بین واقعیت و وهم در رفت و آمد است. حتی وقتی به انتهای قصه می‌رسید باز هم نمی‌توانید به قطعیت بگویید که دقیقا کجای قصه وهم بود و کجای آن واقعیت.

داستان، داستانِ مردی مذبذب و عاصی‌ست شبیه بیشتر مردان معاصر. مردانی که نمی‌دانند چه می‌خواهند یا آنچه را که دارند نمی‌خواهند و در پی چیزی هستند که یا وجود ندارد یا متعلق به آنها نیست.

کامران خسرویِ داستان از همان ابتدا نشان می‌دهد که شبیه بقیه‌ی مردان دور و برش نیست. از مناسبات خانوادگی و اداری خسته شده. به اخلاقیات پایبند نیست و آنقدر هم جسور نیست که صادقانه بزند زیر همه چیز یا کارهای غیرمعقول و معمول بکند. همین است شاید که بخش عمده‌ای از داستان، خیال‌پردازی‌های اوست.

قصه، فریبا را دارد که بیش از حد کنترل می‌کند و بیشتر وقت‌ها حق با اوست اما همدردی ما را برنمی‌انگیزد.

تاجماهِ ساده‌ی سهل‌الوصول را دارد که آنجا که می‌پرسد طلاق چیست؟ یا آنجا که می‌گوید شوهرش را دوست دارد تصویر متناقضی با خیانتش را نشان می‌دهد که شاید همین‌ها باعث می‌شود خواننده او را خیلی سیاه نبیند.

داستان میان واقعیت و خیال پرسه می‌زند و خواننده را سرگرم و مجذوب می‌کند و او را مدام در مقابل این پرسش قرار می‌دهد که اینجای قصه در خیال کامران است که اتفاق می‌افتد یا در دنیای واقعی؟ اما چیزی که بی‌تردید می‌توان گفت این است که این رمان یکی از بهترین‌های دهه‌ی هشتاد تا کنون است.

 

 

Peaky Blinders

سریال پیکی بلایندرز (peaky blinders) که از شبکه‌ی BBC2 پخش می‌شود درامی‌ست خوش‌ساخت با کارگردانی استیون نایت. سریالی درام و جنایی که تا کنون سه فصل از این سریال پخش شده و فصل چهارم و پنجم آن هم در دست ساخت است.

سریال، داستان یک خانواده‌ی گنگستری در اوایل قرن بیستم یا دقیق‌تر در سال ۱۹۱۹ در بیرمنگهام را به تصویر می‌کشد، یعنی درست بعد از جنگ جهانی اول. توماس شلبی که تازه ار جنگ برگشته با برادران خود آرتور و جان و خاله‌اش پالی یک گروه گنگستری به نام پیکی بلایندرز راه انداخته است. زمینه‌ی کاری انها شرط‌بندی روی اسب‌ها و قاچاق بود. اما خیلی اتفاقی، گروه او به محموله سلاحی دست پیدا می‌کند که متعلق به جدایی‌طلبان ایرلندی است و توماس در پی آن است که از این فرصت بهترین استفاده را بکند. فرستادن یک مامور ویژه از طرف وینستون چرچیل ماجرا را کمی پیچیده می‌کند.

مردم و منتقدان به صورت کلی نظر مثبتی در مورد سریال دارند و آن را با بردواک امپایر آمریکایی مقایسه می‌‌کنند. امتیاز این سریال در سایت‌ روتن‌تومیتوز ۹۱ درصد و در سایت متاکریتیک ۸.۹ است.

وجه تسمیه نام این گروه: اعضای این گروه لبه‌ی کلاهشان تیغ‌هایی را تعبیه می‌کردند و موقع نزاع آن را به سمت صورت و چشم حریف پرتاب می‌کردند که معمولا منجر به کوری وی میشد. Peaky به آن تیغ و blinders به کور شدن اشار دارد.

نکته جالب اینجاست که پیکی بلایندرز یک گروه گانگستری حقیقی بوده و همین دیدن سریال را جذاب‌تر می‌کند. توصیه می‌کنم اگر دیدن سریال را شروع کردید و خیلی عادت به دیدن سریال‌هایی با این مضمون ندارید تا چند اپیزود اول کمی صبور باشید تا به فضای قصه عادت کنید.

لینک ‌IMDB:

http://www.imdb.com/title/tt2442560/?ref_=nv_sr_1

 

بازیگران:

Cillian Murphy: Thomas Shelby

Paul Anderson: Arthur Shelby

Joe Cole: John Shelby

Helen McCrory: Aunt Polly

Sophie Rundle: Ada Shelby

Sam Neill: Inspector Chester Campbell

Ned Dennehy: Charlie Strong

Tom Hardy: Alfie Solomons

 

کارگردان:  Steven Knight

شبکه: BBC2